از آموزش هاى اصیل و سازنده ى اسلامى که دخت فرزانه ى پیامبر بدان بسیار بها مى داد، رعایت شرف و حفظ هویت و حیثیت و کرامت زن از راه پوشش شایسته و منطقى بود، چرا که آن بانوى ارزشمند و متفکر و اصلاح گر به شایستگى و براساس دانش اجتماعى و جامعه شناسى دریافته بود که میلیونها رخداد رسوایى برانگیز و فاجعه ى تکان دهنده بر اثر بى بند و بارى و برهنگى و نیمه برهنگى زنان و هرزگى و اختلاط خانمانسوز آنان با مردان پدید مى آید. که با تاسف بسیار، به آن، عنوان پرفریب پیشرفت و تمدن و آزادى زن داده اند.

اگر شما خواننده ى گرامى، در این مورد تردید دارید ، سرى به روزنامه ها و مجلات روزانه و هفتگى در کشورهاى اسلامى و غیراسلامى بزنید تا با آمار قربانیان این بلاى بزرگ اجتماعى که جهان معاصر آن را، زیر پوشش واژه هاى زیباى تمدن، توسعه، پیشرفت و آزادى به بار آورده است، بیشتر آشنا شوید، به آمار و ارقام بنگرید تا از تجاوزات جنسى، جنایت سقط جنین، خیانت هاى خانوادگى، از هم پاشیدن کانون خانواده و پراکندگى اعضاء آن، تا دیگر تبهکاری ها و آفت ها بر خود بلرزید. آرى بخش مهمى از اینها، ثمره شوم برهنگى و بى بند و بارى است.

 
 
 
 
به یاد داشته باشید آن روز که زن مسلمان در جهان اسلام ایمان به عفاف و حجاب داشت و به ارزش ها و ضدارزش ها به راستى آگاه و معتقد بود و از این که چشم بیگانه اى او را بنگرد و یا سر و صورت و بدن او در برابر چشم هاى حریص و هرزه قرار گیرد، عار داشت و آن را مایه ى خفت و نکبت خویش مى شمرد، آرى آن روز 10/ 1 این رسوایى ها و فجایع و رخدادهاى تکاندهنده رخ نمى داد اما آن روزى که ارزشها جاى خود را به بى قیدى ها سپرد.
زن مسلمان نیز سقوط کرد و حیثیت و کرامت خویش را به خطر افکند و کارش به آنجا رسید که رسید.

آرى بانوى نمونه ى اسلام براى حفظ حرمت و آزادگى و کرامت زن، او را برتر و والاتر از آن شناخت و نخواست که جسمش نمایشگاهى براى چشم هاى هرزه باشد.

به این دو روایت ارزشمند بیاندیشید که چگونه سخن «فاطمه» در این مورد تحسین و شگفت پیامبر گرامى را برمى انگیزد و چگونه پیامبر با دیدگاه دختر فرزانه اش همراى و همراه مى شود :

1- «ابونعیم» یکى از دانشمندان اهل سنت در کتاب خویش به نقل از «انس ابن مالک» آورده است که :
روزى پیامبر خدا در برابر انبوهى این سوال را طرح کرد که : به نظر شما بهترین و شایسته ترین چیز براى زن چیست؟ 
ما همگى در این مورد اندیشیدیم اما پاسخى که مورد قبول پیامبر باشد، نیافتیم. 
امیر مومنان به خانه رفت و سوال پیامبر را با دخت ارجمندش در میان نهاد.
فاطمه علیهاالسلام فرمود : بهترین چیز براى زن شایسته و با شخصیت این است که مردان بیگانه را نبیند و آنان نیز او را نبینند. 
امیر مومنان نزد پیامبر آمد و پاسخ را، که از بانوى بانوان دریافته بود، بیان کرد. 
پیامبر فرمود : سخن «فاطمه» درست است. راستى که او پاره ى وجود من مى باشد. 
«... صدقت انها بضعة منى.» (حلیةالاولیاء، ج 2، ص 40)

2- این روایت به گونه ى دیگرى نیز آمده است که :
امیر مومنان از فاطمه پرسید : بهترین چیز براى بانوان کدام است؟ ما خیر للنساء ؟ 
دخت فرزانه ى پیامبر فرمود : 
بهترین چیز این است که آنان با مردان بیگانه سر و کار نداشته باشند و مردان بیگانه آنان را ننگرند ... 
امیر مومنان این پرسش و پاسخ را در محضر پیامبر طرح کرد و آن حضرت فرمود : 
فاطمه بسیار عالى پاسخ داده است ، چرا که او پاره ى وجود من است.

3- «ابن مغازلى» یکى از دانشمندان اهل سنت در کتاب «مناقب» خویش از چهارمین امام نور آورده است که :
مرد نابینایى از سالار بانوان اجازه خواست تا به محضر او شرفیاب شود که فاطمه علیهاالسلام خویشتن را از او پوشانید و آنگاه اجازه ى ورود داد.

پیامبر پرسید : «فاطمه» جان این مرد نابیناست و نمى تواند تو را بنگرد، با این وصف چرا خود را پوشاندى؟ 
پاسخ داد: آرى، درست است که او نمى بیند، اما من که او را مى نگرم و افزون بر آن حس بویایى که دارد. 
پیامبر خدا فرمود: گواهى مى دهم که تو پاره ى وجود من هستى.

 

 

منبع : کتاب زندگینامه حضرت زهرا (س)